معرفی کتاب روان شناسی ورزشی
کتاب روان شناسی ورزشی نوشتهٔ گاوین برسلین و جان ام. دی. کرمر و آیدان موران و سیتی گرگ و استفن شانون و ترجمهٔ امیر دانا و میرحمید صالحیان و ویراستهٔ محمدتقی اقدسی است.
درباره کتاب روان شناسی ورزشی
موفقیت و ماندن در ورزش رقابتی مستلزم آن است که ورزشکاران مهارتهای جسمانی و ذهنی خود را توسعه دهند و از آنها استفاده کنند. روانشناسی ورزشی سابقه طولانی دارد که نشان میدهد چگونه میتوان از تحقیقات و نظریه برای حمایت از ورزشکاران در توسعه مهارتهای ذهنی استفاده کرد. این مجموعه برای افزایش بیشتر درک روانشناسی ورزش تالیف شده است. ۴۳ بخش که به هفت فصل تقسیم شدهاند که حوزههای قابلتشخیص را در روانشناسی ورزش منعکس میکنند، وقتی بهصورت جداگانه یا جمعی خوانده شوند، باید دید کلی کاملی از موضوعات کلیدی که در حال حاضر افراد این رشته با آن درگیر هستند، در اختیار خواننده قرار دهد. علاوه بر این، برای کسانی که مستقیماً با تیمها و ورزشکاران کار میکنند، امید است که مشارکتها به شما کمک کند تا درک کنند که روانشناسی ورزشی به سازمان ورزشی، تیم شما، و ورزشکاران شما چه کمکی میکند.
خواندن کتاب روان شناسی ورزشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان رشتهٔ تربیت بدنی و روانشناسها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روان شناسی ورزشی
«روانشناسی ورزشی پدیده جدیدی نیست (لاوالی و همکاران، ۲۰۱۲). از زمان یونانیان باستان شواهد محکمی وجود دارد که نشان میدهد آمادگی برای رقابتهای ورزشی اهمیت ذهن را در کنار جسم تأیید کرده است. در واقع، روتین استاندارد چهار روزه ورزشکاران یونانی در آمادهسازی برای بازیهایشان (معروف به تتراد) به طور یکپارچه هر دو جنبه ذهنی و جسمانی را در هر یک از چهار مرحله با هم ترکیب کرد. اینها به عنوان آمادهسازی (روز ۱)، تمرکز (روز ۲)، اعتدال (روز ۳) و آرامش (روز ۴) مشخص شدند. به عبارت دیگر، حتی در این سالهای اولیه، هیچ چیز از نظر «آمادگی کامل» به شانس واگذار نشد و روانشناسی ورزشی بهویژه برجسته بود.
با توجه به اهمیتی که مفسران بهطورمعمول برای «ذهن» در عملکرد ورزشی قائل هستند، جای تعجب نیست که بدانیم دنیای ورزش مدتهاست متوجه شده است که موفقیت به «آمادگی کامل» بستگی دارد که ذهن و بدن را نیز درگیر میکند. بااینحال، علیرغم این پذیرش ضمنی، روانشناسی ورزشی باید چندین قرن صبر میکرد تا سرانجام بهعنوان یک رشته آکادمیک به تنهایی به رسمیت شناخته شود (گرین و بنجامین، ۲۰۰۹)، و حتی امروز نیز مقاومتهایی از سوی سنتگرایان وجود دارد که از مداخله آنها در چیزی که آنها به عنوان دنیای بیآلایش ورزش خود میبینند ناراضی هستند.»