معرفی کتاب روانشناسی و مشاوره در بحران
کتاب روانشناسی و مشاوره در بحران نوشتهٔ محمدرضا بردیده است. نشر ویراست این مرجع معرفیشده از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب روانشناسی و مشاوره در بحران
محمدرضا بردیده، نویسندهٔ کتاب روانشناسی و مشاوره در بحران میگوید که آمار و ارقامِ وقوع رخدادهای بحرانی اعم از طبیعی (مثل سیل و زلزله) و اجتماعی و بشر ساخته (مثل جنگ، طلاق، بزهکاری، بیکاری، ورشکستگی و غیره) در ایران، نشان میدهد که این کشور جزو ۱۰ کشور اول دنیا پیرامون وقوع بحران قرار دارد؛ ازاینرو پیامدهای انسانی آن یکی از مهمترین چالشهای ایران است و نیاز به مداخلات روانشناختی است. کتاب حاضر با چنین هدفی و در ۸ فصل نوشته شده است. در ابتدای این اثر با معنای بحران و تعریفهای آن آشنا میشوید و سپس گونههای آن را خواهید شناخت.
خواندن کتاب روانشناسی و مشاوره در بحران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روانشناسی و مشاوره در بحران
«تمامی بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و غیره یک تنش خاص به همراه دارد و هرکسی بهنوعی این بحرانها را تجربه نماید ممکن است یک تنش را بهصورت همیشگی در خود حس کند ما در این فصل به بررسی مختصر این اختلال پرداختهایم.
اختلال تنیدگی پس از سانحه:
آخرین زیرگروه اختلالات اضطرابی، اختلال تنیدگی پس از سانحه (P.T.S.D) است. در این اختلال نشانههای مرضی روانشناختی به دنبال یک حادثه ضایعه گر روانی که معمولاً خارج از تحمل تجربه انسان است رخ مینماید. محرکهایی که موجب این سندرم میشوند در اکثر افراد نشانههای مرضی پریشانی را برمیانگیزانند. ضایعههای روانی که ممکن است موجب ظهور این سندرم شوند عبارتند از: جنگ، سیل، زلزله، حوادث رانندگی، بمباران، وحشت و یا زندگی در اردوگاههای اسیران جنگی. ویژگیهای مرضی این اختلال تجربه مجدد حادثه ضایع گر، کرختی در پاسخ دادن به محرکها، بیاحساسی نسبت به درگیر شدن با دنیای بیرونی، و تنوعی از نشانههای شناختی، رفتاری و فعالیت بیش از اندازهٔ دستگاه عصبی خودکار است. غالباً نشانههای بدنی خاصی نسبت به ضایعه روانی ملاحظه میشود که ممکن است به آسیب آشکار روانی منجر گردد. واکنشهای شخص بیمار به این رویدادها شامل ترس شدید، درماندگی، یا وحشت بوده است. در کودکان، این واکنش ممکن است بهصورت رفتار آشفته یا بیقراری ابراز شود.
رویدادهای آسیبزا به طور دائم به یکی (یا بیش از یکی) از راههای زیر دوباره تجربه میشوند:
۱- یادآوریهای مکرر و مزاحم رویدادهای ناراحتکننده مانند تصاویر ذهنی، افکار یا ادراکها.
۲-عمل یا احساس فرد بهگونهای است که گویی رویداد موردنظر در حال تکرار شدن است (شامل احساس تجدید تجربه، خطاهای حسی، توهمها و دورههای تجزیهای واکنش تأخیری، از جمله آنهایی که در حال بیدار شدن یا در حالت مسمومیت ممکن است روی دهند.)
۳-ناراحتیهای روانی شدید در رویارویی با نشانههای درونی یا بیرونی که نماد یا شبیه جنبهای از رویداد آسیبزا هستند.
۴-واکنشپذیری فیزیولوژیایی در رویارویی با نشانههای درونی یا بیرونی که نماد و یا شبیه جنبهای از رویداد آسیبزاست.
فرد از مواجه شدن با محرکهایی که بهنوعی با آسیب رابطه دارند به طور پایدار اجتناب میورزند. شخص معمولاً تلاش آگاهانهای برای اجتناب از افکار، احساسها، یا گفتگو دربارهٔ رویداد آسیبزا و اجتناب از فعالیتها، موقعیتها، یا افرادی که خاطرات آن رویداد را بر میانگیزند، انجام میدهد. این اجتناب از یادآوریها ممکن است شامل یادزدودگی نسبت به جنبهٔ مهمی از رویداد آسیبزا باشد، کاهش قابل ملاحظه علاقه یا مشارکت در فعالیتهای مهم، احساس کسلی یا بیزاری از دیگران، محدودیت دامنه عواطف، احساس کوتاه شدن آینده شود. فرد نشانههای پایدار اضطراب یا انگیختگی فزاینده دارد که قبل از آسیب وجود نداشته: اشکال در خواب رفتن یا تداوم خواب، تحریکپذیری یا طغیانهای خشم، اشکال در تمرکز، گوشبهزنگ بودن، تشدید واکنش از جا پریدن است.»