

کتاب ماموریت یک قهرمان
دونالد میلر
ترجمه ی : دکتر امیر دانا – امیر حسین فتوحی
کتاب ماموریت یک قهرمان ترجمه ی : دکتر امیر دانا – امیر حسین فتوحی
معرفی کتاب ماموریت یک قهرمان
یادداشت نویسنده
فکر نمیکنم هیچکدام از ما برای نوشتن داستان زندگی خود به سرنوشت اعتماد کنیم.
سرنوشت نویسنده وحشتناکی است.
در داستانها، چهار شخصیت اصلی وجود دارد:
- قربانی – شخصیتی است که احساس میکند راهی برای خروج ندارد.
- شرور– شخصیتی است که دیگران را کوچک میکند.
- قهرمان- شخصیتی است که با چالشهای آنها روبرو میشود و دگرگون میشود.
- راهنما- شخصیتی است که به قهرمان کمک میکند.
وقتی داستانی را میخوانید یا فیلمی را تماشا میکنید، برای قربانی احساس همدردی میکنید، قهرمان را تشویق میکنید، از شرور متنفر هستید و به راهنما احترام میگذارید.
این چهار شخصیت در داستانها نه تنها به این دلیل وجود دارند که در دنیای واقعی وجود دارند، بلکه به این دلیل که در درون من و شما وجود دارند.
در زندگیام هر روز هر چهار شخصیت را بازی میکنم. اگر با چالشی ناعادلانه مواجه شوم، معمولاً برای یک دقیقه نقش قربانی را بازی میکنم و برای خودم متأسف میشوم. اگر به من ظلم شود، مانند یک شرور خواب انتقام را میبینم. اگر ایده خوبی به ذهنم برسد و بخواهم آن را محقق کنم، به حالت قهرمان میروم تا اقدام کنم، و اگر کسی تماس بگیرد و به راهنمایی من نیاز داشته باشد، نقش راهنما را بازی میکنم.
مشکل این است که این شخصیتها برابر نیستند. دو مورد به ما کمک میکنند حس عمیقی از معنا را تجربه کنیم و دو مورد منجر به مرگ ما میشود.
من بیشتر نقش قربانی را بازی میکردم و این طرز فکر بر کیفیت زندگی من تأثیر منفی گذاشت. همانطور که در کتاب توضیح خواهم داد، من خودم را دوست نداشتم. من زندگیام را دوست نداشتم و مورد احترام دیگران نبودم. همچنین هیچ پولی به دست نیاوردم، روابط سالمی نداشتم و به عنوان یک فرد شاغل شایستگی نداشتم.
زندگی من مانند یک تراژدی غمانگیز بود، و اگر چیزی را کشف نمیکردم به همین شکل پیش میرفت.
متوجه شدم که مشکل من شرایط من یا تربیت یا حتی آسیب گذشته نیست. مشکل من نگاه من به خودم بود. باز هم من خودم را قربانی میدیدم.
وقتی بیشتر درباره ویژگیهای قدرتمند قهرمانان در ادبیات و فیلمها فهمیدم، کنجکاو شدم که آیا تجسم برخی از این ویژگیها تجربه زندگی بهتری را ایجاد میکند یا خیر.
مانند یک قهرمان زندگی کردن (که چیزی شبیه به تصور شما نیست-قهرمانان قوی و توانا نیستند؛ آنها قربانیانی هستند که در حال گذراندن یک فرآیند دگرگونی هستند) ناخودآگاه من را وارد چیزی به نام معنادرمانی کرد، درمانی که توسط یک روانشناس وینی به نام ویکتور فرانکل ایجاد شد. من در این کتاب بیشتر در مورد معنادرمانی توضیح خواهم داد.
ورود به معنادرمانی زندگی من را به سمت بهتر شدن تغییر داد. از حس غمگینی به راضی بودن رسیدم. از غیرمولد به مولد بودن. و دیدگاه من از ترس خاصی از روابط نزدیک به اینکه بتوانم وارد آن روابط شوم و از آن لذت ببرم، تغییر کرد. بااینحال، عمدتاً از احساس بیمعنای زندگی به سراغ تجربه یک حس عمیق معنایی رفتم.
حدود ده سال پسازاین زندگی، یک برنامه زندگی و برنامهریز روزانه ایجاد کردم که به من کمک کرد همه این ایدههای مفید را به یک سیستم تبدیل کنم. و این چیزی است که این کتاب در مورد آن است. این در مورد زندگی مانند یک قهرمان است تا بتوانید حس عمیقی از معنا را تجربه کنید. این کتاب یک سیستم ساده برای استفاده را آموزش میدهد که به هر کسی اجازه میدهد زندگی کند و حس عمیقی از معنا را ارائه میدهد.
اگر با احساس بیهودگی دستوپنجه نرم کردهاید، یا اگر از شرایط که در آن زندگی کردهاید خسته شدهاید، یا اگر باید از نو شروع کنید و واقعیت جدیدی برای خود ایجاد کنید، امیدوارم این کتاب برایتان مفید باشد.
در بخشی از کتاب ماموریت یک قهرمان میخوانیم:
قربانی، شرور، قهرمان و راهنما: چهار نقشی که در زندگی بازی میکنیم
زندگی با یک داستان پرمعنا تصادفی اتفاق نمیافتد. در واقع، زندگی کردن با یک داستان خوب بسیار شبیه نوشتن یک داستان است. وقتی یک داستان عالی را میخوانیم، متوجه ساعتها خیالپردازی، برنامهریزی، سازگاریها و شروعهای نادرست نمیشویم که خواننده ممکن است به عنوان یک اقدام معنادار تجربه کند.
داستانها میتوانند برای نوشتن و برای زندگی کردن سرگرمکننده باشند، اما داستانهای خوب تلاش فرد را میطلبند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، شرایطی که در آن زندگی میکنیم نوعی داستان است. زندگی ما شروع، میانه و پایان دارد و در درون آن سه پرده نقشهای زیادی بازی میکنیم. ما برادر و خواهر، پسر و دختر، مادر و پدر، همتیمی، عاشق، دوست و خیلی چیزهای دیگر هستیم. برای بسیاری از ما، داستانهایی که زندگی میکنیم، معنادار، جالب و شاید حتی الهامبخش هستند. برای دیگران، به نظر میرسد که نویسنده داستان را گم کرده است.
بااینحال، همه اینها این سؤال را ایجاد میکند: چه کسی داستانهای ما را مینویسد؟ آیا خدا داستانهای ما را مینویسد؟ آیا سرنوشت داستانهای ما را مینویسد؟ آیا دولت یا رئیس یا کلیسا داستانهای ما را مینویسند؟ من مصاحبهای را با فیزیکدانی شنیدم که از این احتمال حمایت میکرد که داستانهای ما واقعاً در زمان وجود ندارند و هنوز شروع نشدهاند و درعینحال انجام شدهاند. شاید این درست باشد، اما حتی اگر اینطور باشد، مطمئن نیستم که چگونه به من کمک میکند از زندگی کموبیش لذت ببرم. حقیقت این است که همه ما باید این زندگی را داشته باشیم و آن را در محدوده زمانی تجربه کنیم و حدس میزنم همه ما میخواهیم این تجربه تا حد ممکن معنادار باشد.
موضع من این است که نویسنده داستانهای ما در واقع خود ما هستیم. شاید بزرگترین تغییر نظر من به عنوان یک انسان این ایده باشد: من در حال نوشتن داستانم و به تنهایی مسئول تبدیل آن به چیزی معنادار هستم.
من با جیمز آلن موافقم که در کتاب خود با عنوان یک مرد فکر میکند در سال ۱۹۰۲ گفت:
” انسان تا زمانی که خود را مخلوق شرایط بیرونی میپندارد تحت تأثیر شرایط قرار میگیرد، اما وقتی میفهمد که او یک نیروی خلاق است و میتواند به خاک و دانههای پنهان وجودش فرمان دهد که شرایط را شکل دهند، او صاحب بر حق خود میشود”
چه میشود اگر ما نسبت به کیفیت داستانهایمان خیلی بیشتر از آنچه قبلاً فکر میکردیم مسئول باشیم؟ چه میشود اگر هر بیقراری که در مورد زندگی خود احساس میکنیم در واقع تقصیر سرنوشت نیست، بلکه تقصیر خود نویسنده باشد و آن نویسنده ما هستیم؟
چه میشود اگر ماهیت شکست در زندگی یک واقعیت باشد، اما این ایده که ما میتوانیم در میان این شکست چیزی معنادار خلق کنیم، نیز یک واقعیت باشد؟
البته هیچکدام از اینها قابل اثبات نیست، اما آیا اینکه نظر مفیدی است نیاز به اثبات دارد؟
همچنین، اگر باور کنم تمام قدرت در دست سرنوشت بوده و بنابراین بیطرف و ساکت بنشینم و داستان بیهدف ادامه پیدا کند، چه کسی را باید سرزنش کنم؟ خداوند؟ سرنوشت؟ اشتاین بک؟
فهرست کتاب ماموریت یک قهرمان
پرده اول: چگونه یک زندگی با معنا بسازیم
قربانی، شرور، قهرمان و راهنما: چهار نقشی که در زندگی بازی میکنیم
یک قهرمان مسئولیت خود را میپذیرد
یک قهرمان زندگی معنادار را انتخاب میکند
چه عناصری برای تغییر یک فرد ضروری است؟
پرده دوم: برنامه زندگی خود را ایجاد کنید
مدیحهسرایی به شما این امکان را میدهد که به کل زندگی خود نگاه کنید، حتی قبل از اینکه تمام شود
یک مدیحهسرایی خوب عنوان میکند که قهرمان چه کسی و چه چیزی را دوست دارد
مشخصات کتاب ماموریت یک قهرمان
نام کتاب | ماموریت یک قهرمان |
مترجم | دکتر امیر دانا- امیرحسین فتوحی |
ناشر چاپی | ویراست |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
قیمت نسخه چاپی | ۷۰۰۰۰تومان |
تعداد صفحات | ۲۰۷ |
زبان | فارسی |
شابک | ۹۷۸-۹۶۴-۵۹۸۲-۰۹-۳ |
موضوع کتاب | موفقیت- خودسازی- راه و رسم زندگی |